1ـ شرایط تنها شدن حضرت سیدالشهدا (ع)
شرایطی که موجب تنها شدن امام حسین(ع) شد را می توان در جبهه دشمن و جبهه حضرت سیدالشهدا (ع) مشاهده کرد:
1/1 ـ شرایط جبههی دشمن
اگر طرف درگیری حضرت، یکی از صحابی رسولالله یا فردی که امثال این عناوین را یدک میکشید، بود، جای توجیه ـ ولو به باطل ـ وجود داشت. ولی طرف مقابل سیّدالشّهدا(ع)، یزید و ابن زیاد است که حسب و نسبشان معلوم و هیچ نقطهی قوتی در آنها نیست. یزید شخصیتی است که طرفداران او نیز نتوانستهاند برایش مدحی بگویند، حتی خیلی از اهلسنت هم یزید را واجب اللعن میدانند. غیر از اینکه امتیازی هر چند دروغین نداشته، معروف به قماربازی و عیّاشی بوده است.
یکی از اشکالاتی که برخی به حضرت امیر(ع) ـ ارواحنا و ارواح العالمین له الفدا ـ میکردند این بود که، تو جوان هستی و مردم زیر بار خلافت شما نمیروند.[1] غافل از اینکه اساس دیانت تولّی به ولیّ خدا و تسلیم بودن در مقابل اوست. لذا یکی از کمالاتی که شیعه در طول تاریخ به واسطهی زحمات معصومین (ع) رسیده این است که، برای او امام، کوچک یا بزرگ و حاضر یا غایب ندارد. بعد از امام هشتم(ع)، سه امام داریم که در سنّ کودکی به امامت رسیدهاند؛ امام جواد، امام هادی و امام زمان(ع) و شیعه نیز قبول کرده و هیچ انشعاب عمدهای اتفاق نیفتاده است. به این علت که، فرهنگ شیعه، فرهنگ رشد یافتهای شده و پذیرفته است که، امامت منصبی صوری نیست؛ لذا مثل علی بن جعفر (ع)[2] که هنگام امامت امام جواد (ع) پیرمرد بود و سه امام (امام صادق، امام کاظم و امام رضا(ع)) را قبل از آن درک کرده بود محدّث جلیلالقدری بود و روایات بسیاری از وی نقل شده است، وقتی امام جواد(ع) در حلقهی درسی او وارد میشدند، درس را تعطیل میکرد به طرف امام میرفت و دست ایشان را میبوسید. اگر هم اعتراض میشد که شما عموی پدر ایشان هستید، میگفت: «خدای متعال این ریش سفید را قابل امامت ندانسته ولی این نوجوان را قابل دانسته است».
هر چند اساس کار دین معرفت است، اما گروهی پس از رسول خدا (ص) توجیه باطلی میکردند. جالب این است که، در خصوص سیّدالشّهدا (ع) این توجیه هم نیست؛ بلکه مسئله به کلی بر عکس است؛ چون سیّدالشّهدا(ع) حدود 60 سال داشتند و یزید، جوان تازه به دوران رسیده بود؛ لذا ابن زیاد و یزید نه اسمی داشتند، نه صحابه بودند، نه سابقهی خوشی داشتند. ابن زیاد پسر زیاد است، زیاد هم اولاد نامشروع بود که معاویه او را ملحق به ابوسفیان کرد و به خاطر این کار مورد طعن بسیاری قرار گرفت. یزید هم مجهولالهویه است؛ چون مادر یزید قبل از اینکه زن معاویه بشود باردار به یزید بوده ولی به اسم معاویه تمام شد. این نسب، آن اخلاق و آن هم سایر اوصافی که هیچ نقطهی مثبتی در آن نیست.
2/1ـ شرایط جبههی امام حسین(ع)
طرف دیگر درگیری، سیّدالشّهدا(ع) از هر نظر صاحب کمال هستند. قلم دست دشمن بوده است ولی یک نقطهی منفی برای سیّدالشّهدا(ع) در تاریخ ننوشتهاند؛ نوهی پیامبر، فرزند امیرالمؤمنین و حضرت فاطمه زهرا ـ علیهم السلام ـ غیر از اینها، همه نوع کمالات را دارند به طوریکه، در روز عاشورا وقتی فرمودند: به چه عذری مرا میخواهید بکشید؟ یک نفر نگفت شما فلان جرم را دارید.در آخر کار برای حضرت حداکثر کمتر از 200 نفر (نظر مشهور 72 نفر است) یاور جمع شده است؟! ولی آن طرف، فقط از کوفه و از نزدیکیهای آن لشکر سی هزار نفری جمع شد، بیشتر از این نیز نقل کردهاند!! چرا و چگونه ولیّ خدا تنها شد؟ البته این طور نیست که حضرت یک دفعه تنها شده باشند؛ بلکه یک حرکت و نقشهی تاریخی است که سیّدالشّهدا(ع) را تنها و منزوی کرده است. وقتی که فرمودند: مگر شما از پیامبر نشنیدید که؛ «حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشتند»؟ اگر نشنیدهاید، اصحاب هستند، از آنها بپرسید که نه تنها اهل بهشت، بلکه سرور اهل بهشتند. هیچ کسی انکار نکرد، چطور شده، سیّدالشّهدا(ع) با این همه کمالات و اعلان علنی که در طول چند ماه کردهاند، حالا به کربلا آمدهاند ولی؟
===============================================
1)نقل شده که پدر ابوبکر، ابوقحافه، به پسرش گفت اگر بنا بر سن باشد من از تو پیرتر هستم.
2) ـ عموی امام رضا(ع) و احتمالاً همان کسی هستند که در گلزار قم مدفونند.
بخش از سخنان استاد میرباقری با عنوان اینکه چرا امام حسین علیه السلام تنها ماند.